جستجو
-
۲تصویر
نامه درباره خرج مهر خدیجه خانم، ۱۳۲۷ ق
نامه حاج سید علی آقا به حاج احمد آقا در مشهد که محتوای آن به شرح زیر است: درباره استفاده و خرج بیست ریال از مال مهریه خدیجه خانم؛ گویا به نامه قبلی او اعتماد نکرده و علماء امضای او را نشناخته و نداده اند و خواسته وجه را از حاج محمود آقا گرفته و به نورچشمی قبض بدهد و آن را احتیاطاً نزد خود نگاه دارد؛ در حاشیه تصدیق و تأیید شهود بر اجازه حاج سید علی در این خصوص.
-
۵تصویر
نکاح نامه قمرسلطان خانم و میرزا حسن خان مکرم السلطان، ۱۳۴۳ ق
نکاح نامه قمر سلطان خانم، دختر میرزا محمد خان منشی باشی، و میرزا حسن خان مکرم السلطان، پسر آقا محمد صادق آقا تاجر کاشانی؛ با مهریه یک جلد کلام الله به اضافه یک طاق شال کشمیری و یک حلقه انگشتری الماس و هشتصد تومان وجه چرخی دو قرانی که مقداری از مهریه به عروس خانم داده شده و مابقی بر ذمه داماد است. [شروط ضمن عقد:] اختیار طلاق به قمر سلطان خانم تا مدت پنج سال به شرط غیبت آقا به مدت یک سال و یا ندادن نفقه و کسوه و این که تا مدت پنجاه سال زوج زوجه را بدون رضایت از شهر مشهد خارج نبرد.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه منتصر لشکر خطاب به معتمدالسلطان نور چشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب]؛ درباره تصمیم عمید لشکر و والده برای سفر مشهد به قصد زیارت و به هزینه عظمت خانم؛ هشدار درباره سختی راه و خرج زیاد هشدار، و خطاب به والده از تصمیم خرج پول عظمت خانم در شرایطی که بچهاش را از دستش گرفتهاند و به خانه پدر فرستادهاند انتقاد کرده است؛ درباره مواجب مخاطب؛ سفارش از عمید لشکر برای سرکشی به خانه و مراقبت از درس میرزا محمود خان و نوشتن از احوال معصومه سلطان و رقیه سلطان.
-
۳تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسمعیل خان صدوقی، ۱۳۴۳ ق
پاکت از ثقة السلطنه صدوقی با مهر او در پشت، خطاب به: کلات، منزل فرمانده محترم کلات، جناب میرزا اسمعیل خان صدوقی، تاریخ ۲۰ رجب ۴۳ [یا ۴۲] ؛ نامه با تاریخ ۲۰ رجب، با امضای ثقة السلطنه: گلایه از ندادن نامه و حتی جواب ندادن به نامهها و اینکه ظاهرا در نزد آقای سلطان آسوده است و اینکه به آقای سلطان نیز بعد از افتتاح پست کلات نامه فرستاده جواب نداده است؛ اظهار ناراحتی از زندگی اش، اشاره به موضوع پیشنهاد حکومت جوین و بام و صفی آباد برای او به طهران توسط ایالت جلیله و اینکه دو روز پیش موافقت شده و قرار شده وزارت داخله حکم صادر کند که حکم صادر شده و اینکه برای رفتن به محل حکومتش نیاز به پول دارد و...
-
۱تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی، ۱۳۴۲ ق
نامه ثقة السلطنه از مشهد خطاب به برادر، احتمالا میرزا اسمعیل خان صدوقی؛ درخصوص شکایت از وضعیتی که برایش پیش آمده و اینکه امیر لشکر شرق به او وعده داده تلگرافی از رئیس الوزرا حکومت ترشیز را برایش بخواهد، نویسنده از برادرش خواسته پیگیر کار او باشد تا تکلیفش معلوم شود، زیرا در مشهد بدون خرجی و سرگردان مانده و نمیداند تکلیفش چیست، بیاید یا بماند؛ پیشبینی کرده دولت سردار اسعد را به زودی معزول میکند و فقط منتظر اتمام انتخابات هستند و سردار نیز که خودش این مسئله را فهمیده کار انتخابات را طولانی کرده تا دوستانش در تهران کار او را اصلاح کنند، شکایت بسیار از دست سردار اسعد؛ از اینکه خانوادهاش در...
-
۱تصویر
صلح نامه بیگم جان خانم با پسرانش، ۱۲۹۰ ق
بیگم جان خانم، همسر مرحوم حاجی میر کاظم، به موجب صلح نامه جداگانهای، حقوق و ارثیه پدری و ارثیه خود از حاجی میر کاظم و حاجی میر حسن را با پسران خود، حاجی سید محمد و حاجی سید ابوالقاسم، مصالحه کرده بود و ضمن مصالحه شرط شرعی شده بود که حاجی سید محمد و حاجی سید ابوالقاسم مادام الحیوة کفیل مخارج والده خودشان شوند، کسوه و نفقه او را داده، و او را به زیارت مشهد و کربلا ببرند. حال، به دلیل گفتگو و کدورت پیش آمده، به موجب این صلح نامه قرار شد حاجی سید محمد و حاجی سید ابوالقاسم هر ساله مبلغ پنجاه تومان رایج به صورت قسط در هر سه ماه به او بپردازند. همچنین اختیار محل سکنی بعد از این باخود بیگم جان...
-
۱تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی
نامه ثقة السلطنه خطاب به برادر، احتمالا میرزا اسمعیل خان صدوقی؛ شکایت از بابت مشکلاتی که به واسطه احضار سردار اسعد برای او ایجاد شده؛ اینکه گله مخاطب از بابت ندادن جواب نامه بیمورد است زیرا او که زن نیست تا از وضعیت نویسنده مطلع نباشد؛ اینکه این عمل سردار صدمات جبران ناپذیری برای او ایجاد کرده که اگر قوت ایمانش نبود خودکشی میکرد؛ خواسته نزد آقایان ایروانی و امین الوزاره رفته از جانب او تشکر کند و بگوید برای جبران زحمت آنان کاری نمیتواند انجام دهد جز نایب الزیارگی؛ اینکه به ایالت رفته و از آنجا به وزارت داخله نامه نوشته و حکومت سبزوار را درخواست کردهاند و به واسطه آقای ایروانی به...
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۴۱ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: احوال پرسی، شکایت از نرسیدن نامه و اظهار نگرانی؛ آیا درخواستی که برای ترفیع مخاطب شده بوده پذیرفته شده یا نه؛ جاری شدن سیل و تخریب تعدادی از منازل از جمله عمارت و مطب وثوق الحکما و مفقود شدن دو نفر از اهالی؛ هم چنین زلزله در تربت در حوالی مشهد به مدت هشت روز و براساس روزنامه های طهران فوت چهار هزار نفر، و جمع آوری اعانه برای زلزله دیدگان؛ خسارت رعد [و] برق به هزار اصله درخت در قراجه داغ، بارش تگرگ در خوی و اطراف آن با دانه هایی اندازه یک تخم مرغ و خسارت دیدن محصولات؛ آمدن خان با نائب منور به شهر برای تغییر آب و هوا و اقامت در منزل پدر زنش، خودش به ولایت بازگشته...
-
۲تصویر
عریضه شیخ ابوالفضل به آقا میرزا صادق
عریضه شیخ ابوالفضل واعظ گنجه ای به حجة الاسلام آقا میرزا صادق، در خصوص اینکه وی تا چندی قبل در گنجه مجلس وعظ و نماز جماعت در مسجد برگزار می کرده اما حکومت شورا او را به دلیل مطالبی که در سخنرانی هایش می گفته تحت فشار گذاشتند که نباید به مردم موهومات یاد بدهد، و باید در خصوص علوم جدیده و تحصیل دختران بی حجاب با مردم صحبت کند، و اینکه جماعت روسی و ارمنی به دخترانشان علوم جدید را آموزش می دهند اما دختران شما عقب مانده اند. چون واعظ به این حرف ها توجه نمی کرده و به کار خود ادامه می داده، سرانجام پس از مدتی توقیف و از قفقاز تبعید شده است. ابتدا قصد داشته به مشهد برود که جماعت اهری مقیم گنجه از...
-
۲تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی
نامه به حاج احمد آقا تاجر خوی، در خصوص مسائل مالی حاج احمد و آقایان دیگر از جمله حاج محمد جعفر اوف، حاج محمد علی آقا رضا اوف، حاج علی محمد و حاج اسماعیل که به حاجی احمد بدهکار و مقروض هستند؛ او برای مرحومه زحمت بسیار کشیده و هر کار می خواسته برایش انجام می داده، مرحومه از دست او راضی بوده و نویسنده حتی مایل بوده جای او ناخوش می شده، از مخاطب گله کرده که او را سرزنش کرده، و از او خواسته از مرحومه چیزی ننویسد؛ درباره محمد جواد، او را پس از هشت روز ختنه کرده اند، آبله هم نگرفته و سلامت است و خواسته مخاطب نگرانش نباشد؛ برای مادر نوزاد رحمت خواسته که کسی را نداشته تا دردش را به او بگوید و شب و...